بهترين و سريعترين مرجع دانلود كارآموزي و پروژه و پايان نامه

تعداد صفحات:37
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
حقوق و حيات اجتماعي زن در دنياي قديم
وضعيت و حقوق زنان در جامعه عرب
تفاوت حقوق زن و مرد در اسلام
جهاد
شهادت
زينت
ستر (پوشش) حجاب
ديه
نكاح با غير مسلمان
نفقه
طلاق
حقوق زن در اسلام (حقوق عمومي)
همساني زن و مرد از حيث ارزش وجودي
برابري دختر و پسر
اهليت
مالكيت
ارث
تحصيل
اشتغال
قضاوت
شهادت
آزادي عقيده و بيان
مشاركت سياسي
حقوق اختصاصي زن در اسلام
آزادي زن در انتخاب همسر
مهريه
نفقه
حضانت و رضاع
حقوق معاشرت با زن
طلاق
حقوق زن در نظام جمهوري اسلامي
نتيجه گيري
قضاوت زن
سهم ارث زنان
حجاب زنان
مساله اجازه پدر
جهاد زنان
منابع و ماخذ

مقدمه:
انسان از گذشته هاي دور تا به امروز در پي شناسايي حقوق خويش و در جهت تامين و تضمين آن، همواره قرباني داده است انسان همان موجودي است كه آفرينش وي در زيباترين شكل ممكن صورت پذيرفته و خداوند خود را نسبت به چنين آفرينش تحسين نموده و بر همين اساس جايگاه شايسته و اعمال امروز او مورد تاكيد قرار گرفته است. و در قرآن آمده است كه تنها انسان است كه تاج كرامت بر سر او نهاده شده است و براي چنين انساني برخورداري از حقوق ويژه امري طبيعي است و رابطه مستقيمي بين استعدادها و توانايي ها او با دامنه حقوقي وي دارد از نظر قرآن جنسيت مهم نيست آن چه كه ملاك برتري است جنسيت نمي باشد بلكه در نزد خداوند تقوا است زن و مرد اگر چه از نظر جنسيت متفاوت اند ولي از نظر انسانيت برابر هستند. علت تفاوت حقوق بين زن و مرد نظير قضاوت، ارث، شهادت، تعده، زوجات، طلاق، ولايت و اموري از اين قبيل را بايد در تفاوت هاي وجودي ميان زن و مرد جست و جو كرد. از نظر اسلام تفاوت هاي فراواني ميان زن و مرد از لحاظ جسمي، رواني، احساسي سبب گرديده است اسلام بر پايه فطرت انساني، حقوق خويش را وضع نموده است با عنايت به اين تفاوت هاي فراواني ميان زن و مرد از لحاظ جسمي، رواني، احساسي سبب گرديده است اسلام بر پايه فطرت انساني، حقوق خويش را وضع نموده است با عنايت به اين تفاوت هاي حقوقي براي زن و حقوقي براي مرد قائل شده است كه سر جمع برابري و تساوي ميان آن ها و نفي تبعيض جنسي است.

تعداد صفحات:31
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
اشخاص حقيقى
اهليت تمتع
اهليت استيفاء
ساير حقوق مربوط به اهليت
قواعد حاكم بر تعهد تجاري در حقوق ايران
اجراي تعهد تجاري
مقررات خاص دعاوي تجاري
تعهدات براتي
محو تعهد تجاري
مهلت هاي تجاري
اشخاص حقوقى
تابعيت شخص حقوقى
اقامتگاه شخص حقوقى
انواع اشخاص حقوقى
اشخاص حقوقى عمومى
اعمال حاكميت
اعمال تصدى
حقوق و وظايف و اقامتگاه و تابعيت شخص حقوقى
منابع

اشخاص حقيقى:
اشخاص حقيقى يا طبيعى در حقيقت همان انسان ها ميباشند كه با متولد شدن داراى حقوقى ميگردند و تا در قيد حيات هستند آن را دارا ميباشند كه به آن اهليت نيز ميگويند كه در قانون مدني موادى در خصوص اهليت وجود دارد همچنان كه ماده ۹۵۶ قانون مدني ميگويد: اهليت براى دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام ميگردد و در ماده ۹۵۷ در مورد اهليت حمل چنين ميگويد: حمل از حقوق مدني متمتع ميگردد مشروط بر اين كه زنده متولد شود بنابراين لازمه به وجود آمدن، زندگى كردن، داشتن حقوق و تكاليفى است كه قانون آن را به رسميت شناخته و اعمال و اجرا حقوق مزبور را در قانون مدني به داشتن اهليت مدني يعنى اهليت تمتع و استيفا تعبير نموده اند كه اقتضا دارد درباره هر يك توضيحات مختصرى داده شود.
اهليت تمتع
عبارت است از قابليت و صلاحيتى در شخص كه به اعتبار آن ميتواند داراى حق يا حقوقى باشد خواه نوزاد باشد خواه جوان، يا پير، يا مرد يا زن، يا سفيه يا مجنون از اين حقوق بهره مند ميباشد كه به آن برخوردارى از حقوق ميگويند و كليه افراد زنده حتي حمل داراى چنين قابليتى هستند.

تعداد صفحات:61
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
اقاله در لغت
اصطلاح و كاربرد اقاله
بررسي ماهيت اقاله
مقايسه اقاله و حق فسخ
مبناي اقاله
فايده و آثار حقوقي بحث
اقاله؛ عقد يا فسخ عقد
قلمرو اقاله
عقود و موارد اقاله ناپذير
شرايط صحت اقاله
قصد و رضاي طرفين
اهليت دو طرف
معلوم و معين بودن موضوع اقاله
تلف عوضين در اقاله
تغيير عوضين
آيا افزودن يا كاستن از عوضين اقاله را بي اثر ميكند
تلف عوضين معامله
خاستگاه نزاع
آثار اقاله
آثار اقاله در عقد تمليكي
عقد عهدي
نتيجه‌گيري
منابع و مآخذ

مقدمه:
هنگامي كه دو طرف براي برآوردن نيازها و تأمين منافع خود با يكديگر عقدي را منعقد ميسازند، اين عقد و پيمان از آثار شرعي برخوردار ميشود و برابر با قاعده و اصل اولي در عقود پابرجا و وفاي به آن ضروري خواهد شد, زيرا هر كدام از دو طرف عقد به هنگام بستن عقد منظور و هدفي را دنبال ميكرده‌اند كه براي برآورده شدن آن به انعقاد عقد روي آورده‌اند؛ اين هدف و حق نبايد ضايع گردد. حال اگر هر كدام پس از انعقاد عقد دريابند كه به هدف مورد نظر خود دست نمي يابند و يا به هر دليلي از انعقاد عقد پشيمان شوند, آنگاه نيز با توافق يكديگر عقد را ميتوانند برهم بزنند. به گفته ديگر، همان گونه كه اراده دو طرف در پديد آمدن عقد تأثير ميگذارد و بي اين دو اراده عقدي برقرار نخواهد شد, همين دو اراده نيز در سرنوشت عقد تأثير ميگذارد؛ پابرجا بودن و يا از ميان رفتن عقد، بنابر اراده دو طرف است. پس اگر به انحلال و زوال عقد و آثار آن تصميم بگيرند، عقد از بين ميرود و در پي آن، آثار عقد نيز زايل ميگردد؛ به اين عمل حقوقي اقاله يا تفاسخ گويند.

تعداد صفحات:60
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
فصل اول
حجر و انواع آن
مبحث اول
تعريف اهليت و انواع آن
اهليت تمتع
اهليت استيفاء
مبحث دوم
تعريف حجر و انواع آن
اسباب و علل حجر
استدلال بر حل تعارض مواد 212 و 213
مبحث سوم
صغير و حدود حجر آن
بلوغ و علائم آن
فصل دوم
خروج صغير از حجر و آثار مترتب بر آن
مبحث اول
پايان حجر صغير و آثار مترتب بر زوال حجر صغير
قسمت اول : اثر عام زوال مجد
قسمت دوم : اثر خاص زوال حجر
مبحث دوم
تحول شرايط لازم از نظر فقه اسلام
تحول شرايط لازم از نظر حقوق موضوعه
مبحث سوم
بررسي و نقد ماده 1210
راي استفتائات
راي و حد رويه
نتيجه
منابع

مقدمه:
موضوعي كه در اين مجموعه تلاش به بررسي اجمالي آن شده است خروج صغير از حجر است اين كه چه زماني صغير از حجر خارج ميشود و خود واجد اهليت براي انجام امور خود ميباشد موضوع مورد بحث اين مجموعه است. ميدانيم كه حجر حالتي است كه در آن شخص توانايي انجام و اجراي حقوق خود را ندارد (اهليت استيفاء) ولي راجع به اهليت تمتع بايد گفت همه‌ اشخاص از آن بهره مند هستند. ماده 956 اهليت براي دارا بودن حقوق بازنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام ميشود. همچنين ماده 958 در اين رابطه مقرر ميدارد: «حمل از حقوق مدني متمتع ميگردد، مشروط بر اينكه زنده متولد شود». حتي مجنون و حمل (مشروط بر اينكه زنده متولد شود 957) پس آنچه مهم است. وجود يا فقدان اهليت استيفاء است كه سبب ميشود شخص را از انجام امور باز دارد يا به او اجازه‌ انجام اموري را دهد. ميدانيم كه محجورين بر سه قسم هستند صغير، مجنون، سفيه در اين مجموعه تنها بحث بر سر يكي از محجورين ميباشد و آن هم صغير است. صغير هم خود بر 2 قسم است: مميز و غير مميز. راجع به صغير غير مميز بايد گفت، از آنجا كه عقود و معاملات به قصد انشاء محقق ميگردد. (ماده 191) صغير غير مميز فاقد چنين قصدي است. در نتيجه معاملاتش باطل است. چه معاملات صرفاً نافع و چه صرفاً مضرر و چه محتمل وي راجع به صغير مميز و معاملات او جاي تأمل دارد و بايد مورد بررسي قرار گيرد. اين كه صغير مميز در چه زماني از حجر خارج ميشود و اهليت انجام امور خود را دارد موضوع بحث اين مجموعه ميباشد كه نويسنده تمام هم و غم خود را معطوف به پاسخگويي به آن نموده است.