تعداد صفحات:31
نوع فايل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
مفاهيم
دكوراتور داخلي
طراح داخلي
نور
شدت روشنايي
سطوح مجاور
حفظ شدت روشنايي
كنترل خيرگي چشم
انعكاسات ناخواسته
انتخاب مستقيم روشنايي
روشنايي غير مستقيم
محل قرارگيري چراغ ها
در مورد توزيع با زاويه بسته
نقش رنگ در طراحي داخلي
رنگ هاي خنثي
منابع
مقدمه:
همه انسان ها در اعماق درون خود خواستار آرامش اند. اين امر، براي هر فرد، اگر نه در هيچ جاي ديگر، حداقل در خانه بايد محقق شود. در خانه است كه ميتوان انرژيهاي از دسترفته طي روز را جايگزين كرد. دور هم جمع شدن اعضاي خانواده، گپ زدن و چيزهاي ساده اينچنيني به ما انسان ها كمك ميكنند تا خستگيهاي روزانه را در جايي بيرون از خانه جا گذاشته و براي فردا آماده شويم. فضاي داخلي خانه ميتواند منبع تمام نشدني نشاط و آرامش باشد به شرطي كه بعضي از جزئيات ظريف كه بسيار موثر هم هستند رعايت كنيم. گاهي توجه به نكتههاي كوچك، نتايج بزرگي به دنبال دارد.
امروزه اهميت طراحي مناسب فضاي داخلي منزل و محيط كار و تاثير آن در افزايش بهره وري و ايجاد حس آرامش امري است انكار ناپذير. هرچند استفاده از ميلگرد و رابيتس و متعاقب آن گچ يا سيمان سال هاست در كشور ما رواج دارد اما در طول اين مدت نحوه طراحي داخلي به ويژه طراحي دكوراسيون سقف دستخوش تغييرات زيادي شده است. سابق بر اين طرح ها همگي يك چهارچوب خاصي داشتند، استفاده از اشكال منظم، چند ضلعي منظم، دايره يا بيضي و يا تلفيقي از اين اشكال بسيار متداول بود اما امروزه طراحان داخلي سعي دارند كمتر از قرينه سازي استفاده نمايند و يا به بيان بهتر سبك هاي كلاسيك رفته رفته جاي خود را به سبك هاي مدرن داده اند.
توجه به فضاي داخلي و نحوه و تقسيم بندي پلان ها، نقش مهمي را در ساختار معماري يك بنا بر عهده دارد. طراحي فضايي با انعطاف پذيري بالا و تنوع پذير از لحاظ چيدمان و آرايش سطوح مي تواند كاركرد هاي مختلفي را بپذيرد و اين در حالي است كه مخاطب احساس رضايت بيشتري از فضا خواهد داشت. استفاده از جدا كننده هاي سبك و قابل حمل، شفاف سازي، رنگ بندي هاي متناسب با نياز هاي موجود، تنوع مصالح، توجه به نحوه قرار گيري و تعامل مابين فضاهاي مختلف از جمله ويژگي هايي هستند كه در كنار ساختار خاصي كه براي يك پلان معماري در نظر گرفته شده است، ميتواند بر غناي آن افزوده و حتي قسمتي از مشكلات آن را حل كند.
معماري داخلي نقش عمده اي در كيفيت فضاي ساختمان ايفا ميكند. نحوه چيدمان و تقسيم بندي فضا، جنس و رنگ پوشش سطوح (كف، سقف و ديوارها)، نور پردازي، مبلـمان و مجموعه عوامل موثر ديگر تعيين كننده زيبايي و كارآمدي فضاهاي داخلي هستند. امروزه تاثير معماري داخلي بر آرامش (مجموعه هنجارهاي عصبي)، راندمان (در فضاهاي اداري)، اثر بخشي (در فضاهاي تجاري) بسيار بديهي و لازم به نظر ميرسد.
از سوي ديگر معماري داخلي به لحاظ معيارهاي روان شناسي اهميت بسياري دارد. ميزان امنيت، صميميت، شور و هيجان و آرامش موجود در يك فضا را ميتوان با راهكارهاي مناسب تشديد يا تضعيف كرد. بايد دانست كه هر كدام از انسانها داراي تعلقات ذهني و روحي خاصي هستند كه پاسخگويي به نيازهاي آن ها در معماري داخلي در اولويت قرار ميگيرد.
تعداد صفحات:38
نوع فايل:word
رشته مهندسي كامپيوتر
فهرست مطالب:
چكيده
مقدمه
RUP چيست؟
فازهاي RUP
اهداف فاز آغاز
خروجي هاي فاز آغاز
فاز جزئيات يا تحليل پيچيدگي
بررسي ريسك ها
ريسك هاي تكنولوژي
ريسك هاي منابع انساني
ريسك هاي سياسي
اهداف فاز جزئيات
خروجي هاي فاز جزئيات
فاز ساخت
اهداف فاز ساخت
خروجي هاي فاز ساخت
فاز انتقال
اهداف فاز انتقال
خصوصيات RUP
مهمترين مزاياي RUP
ديدگاه اوليه درباره RUP
ديسيپلين هاي RUP
انعطاف پذيري RUP و انطباق با آن
نتيجه گيري
مراجع
پي نوشت ها
چكيده
چه چيز ميتواند يك پروسه توليد نرمافزار را توصيف كند؟ آيا منظور از پروسه، آمادهسازي نرمافزار صرفاً براي ارائه در بازار است؟ مسلماً در هر كاري وجود يك سامانه و فرايند كاري ضروري است؛ ولي چه چيزي ميتواند موجب ايجاد سرعت و كيفيت در فرايند توليد يك نرمافزارشود؟ لزوماً طراحي و پيادهسازي يك فرايند يكپارچه و منطقي ميتواند چنين نتيجهاي در بر داشته باشد.
فرايند انجام يك پروژه تعريف ميكند كه چه كسي، چه كاري را در چه هنگام و چگونه براي رسيدن به هدف (انجام پروژه) انجام ميدهد.
در مهندسي نرمافزار، هدف ساختن يك محصول نرمافزاري و يا بهبود يك نمونهي موجود است. هدف از تعيين فرايند، تضمين كيفيت نرمافزار، برآورده شدن نيازهاي كاربر و قابل تخمين بودن زمان و هزينهي توليد ميباشد. علاوه بر اين، تعيين فرايند، روندي جهت تحويل مصنوعات دوران توليد نرمافزار به كارفرما و ناظر پروژه ارائه ميدهد تا از اين طريق اطمينان حاصل كنند كه پروژه روند منطقي خود را طي ميكند و نظارت درست بر انجام پروژه ممكن است و از سوي ديگر، معياري براي ارزيابي پروژه انجام شده ميباشد. تا كنون متدولوژيهاي مختلفي براي فرآيند توليد نرمافزار ارائه شدهاند كه يكي از مشهورترين آنها RUP است.
بدين منظور امروزه از متدولوژي RUP استفاده مي كنند. RUP مخفف عبارت( Rational Unified Process) چارچوبي كلي است براي تشريح فرآيند ساخت نرمافزار. پس از آن كه تيم سه نفرهي شركت Rational ساخت UML را (به عنوان يك شيوهي نمايش notation/يكتا براي تشريح مدل شيء) به آخر رساند، تلاش خود را متوجه فرآيند توليد نرمافزار نمود.
اساس RUP بر تكرار (iteration) است و اساس تكرار اين است كه هر تكرار به يك محصول قابل اجرا ختم شود. هر تكرار شامل هر هفت مرحله چرخهي حيات در مدل سنتي آبشاري است، يعني: مدلسازي تجاري، تخمين نيازها، تحليل و طراحي، پياده سازي، تست، نگهداري و توسعه.
به حداقل رساندن حجم پروسه توليد يك نرمافزار همزمان با حفظ كيفيت و صرفهجويي در زمان از مهمترين ويژگيهاي اين روش ميباشند. معمولاً براي يك شركت توليد نرمافزار، سرعت عمل به موقع براي پاسخگويي به تقاضا و شرايط اجتماعي اهميت دارد، اما گاهي اين شتابزدگي سبب فدا شدن كيفيت ميگردد.
RUP با ارائه يك چارچوب منطقي علاوه بر تعيين زمانبندي مناسب، كيفيت مورد نظر توليد كننده و استفاده كننده نرمافزار را تأمين مينمايد. در اين تحقيق ضمن مروري بر RUP به عنوان روش يكپارچه توليد نرمافزار، قابليتهاي آن در افزايش سرعت توليد نرمافزار و حفظ كيفيت آن برشمرده ميشوند.
تعداد صفحات:38
نوع فايل:word
رشته مهندسي كامپيوتر
فهرست مطالب:
چكيده
مقدمه
RUP چيست؟
فازهاي RUP
اهداف فاز آغاز
خروجي هاي فاز آغاز
فاز جزئيات يا تحليل پيچيدگي
بررسي ريسك ها
ريسك هاي تكنولوژي
ريسك هاي منابع انساني
ريسك هاي سياسي
اهداف فاز جزئيات
خروجي هاي فاز جزئيات
فاز ساخت
اهداف فاز ساخت
خروجي هاي فاز ساخت
فاز انتقال
اهداف فاز انتقال
خصوصيات RUP
مهمترين مزاياي RUP
ديدگاه اوليه درباره RUP
ديسيپلين هاي RUP
انعطاف پذيري RUP و انطباق با آن
نتيجه گيري
مراجع
پي نوشت ها
چكيده
چه چيز ميتواند يك پروسه توليد نرمافزار را توصيف كند؟ آيا منظور از پروسه، آمادهسازي نرمافزار صرفاً براي ارائه در بازار است؟ مسلماً در هر كاري وجود يك سامانه و فرايند كاري ضروري است؛ ولي چه چيزي ميتواند موجب ايجاد سرعت و كيفيت در فرايند توليد يك نرمافزارشود؟ لزوماً طراحي و پيادهسازي يك فرايند يكپارچه و منطقي ميتواند چنين نتيجهاي در بر داشته باشد.
فرايند انجام يك پروژه تعريف ميكند كه چه كسي، چه كاري را در چه هنگام و چگونه براي رسيدن به هدف (انجام پروژه) انجام ميدهد.
در مهندسي نرمافزار، هدف ساختن يك محصول نرمافزاري و يا بهبود يك نمونهي موجود است. هدف از تعيين فرايند، تضمين كيفيت نرمافزار، برآورده شدن نيازهاي كاربر و قابل تخمين بودن زمان و هزينهي توليد ميباشد. علاوه بر اين، تعيين فرايند، روندي جهت تحويل مصنوعات دوران توليد نرمافزار به كارفرما و ناظر پروژه ارائه ميدهد تا از اين طريق اطمينان حاصل كنند كه پروژه روند منطقي خود را طي ميكند و نظارت درست بر انجام پروژه ممكن است و از سوي ديگر، معياري براي ارزيابي پروژه انجام شده ميباشد. تا كنون متدولوژيهاي مختلفي براي فرآيند توليد نرمافزار ارائه شدهاند كه يكي از مشهورترين آنها RUP است.
بدين منظور امروزه از متدولوژي RUP استفاده مي كنند. RUP مخفف عبارت( Rational Unified Process) چارچوبي كلي است براي تشريح فرآيند ساخت نرمافزار. پس از آن كه تيم سه نفرهي شركت Rational ساخت UML را (به عنوان يك شيوهي نمايش notation/يكتا براي تشريح مدل شيء) به آخر رساند، تلاش خود را متوجه فرآيند توليد نرمافزار نمود.
اساس RUP بر تكرار (iteration) است و اساس تكرار اين است كه هر تكرار به يك محصول قابل اجرا ختم شود. هر تكرار شامل هر هفت مرحله چرخهي حيات در مدل سنتي آبشاري است، يعني: مدلسازي تجاري، تخمين نيازها، تحليل و طراحي، پياده سازي، تست، نگهداري و توسعه.
به حداقل رساندن حجم پروسه توليد يك نرمافزار همزمان با حفظ كيفيت و صرفهجويي در زمان از مهمترين ويژگيهاي اين روش ميباشند. معمولاً براي يك شركت توليد نرمافزار، سرعت عمل به موقع براي پاسخگويي به تقاضا و شرايط اجتماعي اهميت دارد، اما گاهي اين شتابزدگي سبب فدا شدن كيفيت ميگردد.
RUP با ارائه يك چارچوب منطقي علاوه بر تعيين زمانبندي مناسب، كيفيت مورد نظر توليد كننده و استفاده كننده نرمافزار را تأمين مينمايد. در اين تحقيق ضمن مروري بر RUP به عنوان روش يكپارچه توليد نرمافزار، قابليتهاي آن در افزايش سرعت توليد نرمافزار و حفظ كيفيت آن برشمرده ميشوند.
تعداد صفحات : 88